روانشناسی سلامت
طاهره حسینی؛ مهدی زارع بهرامآبادی؛ رضا قربان جهرمی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگر طرحوارههای هیجانی در رابطه بین باور به دنیای عادلانه و حمایت اجتماعی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعهکننده به کلینیکهای تخصصی دیابت در تهران بود که 350 نفر به صورت تصادفی از میان مراجعهکنندگان ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجیگر طرحوارههای هیجانی در رابطه بین باور به دنیای عادلانه و حمایت اجتماعی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعهکننده به کلینیکهای تخصصی دیابت در تهران بود که 350 نفر به صورت تصادفی از میان مراجعهکنندگان سه ماه پاییز سال 1400-1399 به کلینیک دیابت تابان (منطقه 2 تهران) انتخاب شدند. این پژوهش به دلیل دوران پاندمی ویروس کووید-19 به صورت مجازی انجام شد. ابزارهای پژوهش شامل؛ مقیاس باور به دنیای عادلانه (Dalbert, 1999) و (Sutton, Douglas, 2005)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (Zimet, Dahlem, Zimet, et al., 1988)، مقیاس طرحوارههای هیجانی (Leahy, 2002)، که به صورت نرمافزار در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت. دادههای به دست آمده به روش تحلیل مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نتایج نشان داد که شاخصهای برازش مدل پژوهش وضعیت مطلوبی داشت (9/0<GFI) و طرحوارههای هیجانی در رابطه بین باور به دنیای عادلانه و حمایت اجتماعی نقش میانجی ایفا کرد. این مدل 63 درصد از تغییرات باور به دنیای عادلانه را در بیماران دیابتی تبیین میکند. نتیجهگیری: این بدان معنی است که طرحوارههای هیجانی نقش میانجیگری در رابطه بین حمایت اجتماعی و باور به دنیای عادلانه دارد.
گلبرگ زندی گوهرریزی؛ رضا قربان جهرمی؛ سمیه رباط میلی؛ مهدی زارع بهرامآبادی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی علّی رابطه سبکهای دلبستگی و شدت درد با میانجیگری طرحوارههای ناسازگار اولیه و دشواری در تنظیم هیجان بیماران مبتلا به درد مزمن، انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه این پژوهش بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعهکننده به کلینیک درد بیمارستان عرفان شهر تهران ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی علّی رابطه سبکهای دلبستگی و شدت درد با میانجیگری طرحوارههای ناسازگار اولیه و دشواری در تنظیم هیجان بیماران مبتلا به درد مزمن، انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی- همبستگی و از نوع الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه این پژوهش بیماران مبتلا به درد مزمن مراجعهکننده به کلینیک درد بیمارستان عرفان شهر تهران در نیمه دوم سال 1399 بود که 300 فرد مبتلا به درد مزمن به روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از از پرسشنامه چند بُعدی درد وست هاون- ییل، سیاهه سبکهای دلبستگی بزرگسال، پرسشنامه طرحوارههای ناسازگار اولیه یانگ و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان استفاده و تجزیه و تحلیل دادهها به روش معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج نشان داد سبک دلبستگی ایمن و اضطرابی از طریق متغیر میانجی گوشبزنگی و بازداری، دیگر جهتمندی و دشواری در تنظیم هیجان، اثر غیرمستقیم معنیداری بر شدت درد در افراد مبتلا به درد مزمن دارد. این بدان معنی است که طرحوارههای ناسازگار اولیه در حوزه گوشبزنگی و بازداری، دیگرجهتمندی و دشواری در تنظیم هیجان نقش میانجیگری در رابطه بین سبکهای دلبستگی و شدت درد دارد. بنابراین با در نظر گرفتن طرحوارههای حوزه گوشبزنگی و بازداری، دیگر جهت مندی و دشواری در تنظیم هیجان نقش مؤثری در شدت درد افراد مبتلا به درد مزمن داشت.